+ چشم های نگران و بی سامان...
+ نوشته شده در جمعه دهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:48  توسط زن |
نه اینکه فکر کنی سر حرفم نمانده ام...یا فراموش کرده ام...نه. فقط اضافه تر از معمول, محبت اطرافیان شاملم شده است. حساس هستم و چقدر هر حرکت کوچکی برایم مهم است. اما هیچ ایرادی ندارد...که همچنان بر سر عهدم می مانم. و هیچ منتی نیست که بخاطر عهدم مورد تفقدم.
برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 88
+ چشم های نگران و بی سامان...
+ نوشته شده در جمعه دهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:48  توسط زن |
برچسب : خوشبختی, نویسنده : khishte بازدید : 103
پشت لبخندهای دوستانه را هیچ موقع ندیده ام.فقط تمامشان را حس کرده ام.اینکه بخش بزرگی از احساسم هنوز کارش را درست انجام می دهد باعث آرامشم می شود.گرچه قابل اعتماد کامل هم نیست.همیشه جای خالی برای درصدی خطا هست.اما چشم ها...چشم ها...چشم ها.
+ نوشته شده در جمعه دهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:49  توسط زن |
1074. نمی میرم....برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 103
اگر احساسات بیشتری هزینه می شد, شاید هیچ وقت برگشتی نبود. همان اولین بار...همان آخرین بار بود. اما حالا...منتظر نیستم.اما بر می گردی. چیزی که باعث این برگشت می شود, احساسات نیست.
+ نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:50  توسط زن |
1074. نمی میرم....برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 122
مجبور نیستی از تنهایی هایت به تنها نبودن هایت, با زور نقب بزنی.آرام بگیر.شاید سال ها طول کشیدن ارزشش را داشته باشد. شاید دیگر کسی مچت را به بهانه فرار از تنهایی ها نگیرد.تنها نمان شاد مهربان من.
+ نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:50  توسط زن |
1074. نمی میرم....برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 99
نه اینکه فکر کنی سر حرفم نمانده ام...یا فراموش کرده ام...نه. فقط اضافه تر از معمول, محبت اطرافیان شاملم شده است. حساس هستم و چقدر هر حرکت کوچکی برایم مهم است. اما هیچ ایرادی ندارد...که همچنان بر سر عهدم می مانم. و هیچ منتی نیست که بخاطر عهدم مورد تفقدم.
+ نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:54  توسط زن |
1074. نمی میرم....برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 85
آخ که چه لذتی دارد وراجی. حرف هایی که هیچ ارزشی ندارد جز ابراز دوست داشتن غیر مستقیم...جز نشان دادن ذوق خفی! جز خواستنش که حتی به این هم مشکوک است. نفهمد...هیچ کدام را نفهمد...فقط بگوید چقدر وراجی.
+ نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 9:27  توسط زن |
برچسب : حرفحرفحرف, نویسنده : khishte بازدید : 111
تا چند ساعت حالت تهوع داشتم. از بوی دستام...از دستام...از خودم متنفر شدم.به امید یک ادامه بهتر تو دنیایی که حتی اثرش هم محکوم به فناست.
+ نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 23:1  توسط زن |
برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 87
#بثینه_دخترم
برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 82
برچسب : نویسنده : khishte بازدید : 367